۱۳۹۵/۰۶/۱۶

حجاب اسلامی یعنی «ستر عورت»

حجاب اسلامی، این پرچم اسلام‌گرایان و نماد بردگی مضاعف زن مسلمان در قرن بیست و یکم، این روزها همه جا چشم را می‌آزارد: از برقع‌ها که زنان را به اشباحی سیاه در خیابان‌ها فرومی‌کاهد و دیگر انواع پوشش‌های عجیب و غریب در کشورهای اسلامی گرفته، تا پدیده‌ی مضحک تازه‌ای به نام «بورکینی» که تلفیقی از برقع و بیکینی است در سواحل زیبای فرانسه!

حجاب اسلامی این روزها همچنین در جلوه‌های گوناگون خود در المپیک ریو، یعنی شهری که در زمره‌ی آزادترین و سخاوتمندترین شهرهای جهان در گزینش نوع پوشش و آرایش زن و مرد است، خود را به رخ بیننده می‌کشاند. در المپیک ریو هر جا زنان کشورهای اسلامی پا به میدان گذاشتند، خواسته یا ناخواسته «پرچم اسلام‌گرایان» را با خود حمل کردند. زنان ورزشکار ایرانی نیز طبعا از این قاعده مستثنی نبودند. حتی در ورزشی مانند «والیبال ساحلی» که پوشیدن مایو یکی از ویژگی‌های آن است، والیبالیست‌های زن مصری ناچار بودند از ترس اسلام‌گرایان با «بورکینی» به میدان روند و البته از آغاز روشن بود که در آن دمای بالا با این لباس دست و پا گیر ـ که بی‌شباهت به لباس غواصی نیست ـ هیچ شانسی برای موفقیت ندارند.

اما این همه تمهیدات برای چیست؟ برای آن است که اسلام به عنوان دینی مردسالار، زن را نه به صورت انسان، بلکه در وهله‌ی نخست چونان اندام جنسی می‌بیند که باید در تملک مرد مسلمان و از دید بیگانه در امان باشد! گوهر منطق قرآنی آن نیز همین بوده که چشم نامحرم بر زنان محمد نیفتد و آنچه را در مالکیت او بوده، به چشم خریدار ننگرد!

«عورت» در زبان عربی به معنی آن عضو یا اعضایی از بدن است که از روی شرم باید آن را از دید بیگانه پوشاند. در احادیث و ادبیات اسلامی نیز از «ستر عورت» سخن در میان است که به معنی «پوشاندن شرمگاه» است. اما در اسلام در حالی که عورت مرد، به آلت جنسی او خلاصه می‌شود، عورت زن، همه‌ی تن اوست، به استثنای چهره و دست‌ها تا مچ. به همین دلیل نیز زن مسلمان باید به هنگام نماز همه‌ی تن خود را بپوشاند، حتی اگر نامحرمی در آن نزدیکی نباشد. به دیگر سخن، در سنت اسلامی، تقریبا تمام بدن زن «عورت» به شمار می‌رود و زن را با «عورت» یکی می‌دانند!

بیهوده نیست که علامه‌ی مجلسی در بحارالانوار که بزرگ‌ترین منبع حدیث برای شیعیان است می‌نویسد: «رسول خدا گفت: زنان عورت‌‌اند، آنها را در خانه حبس کنید». در همان منبع آمده است: «رسول خدا از اصحاب خود پرسید: زن چیست؟ گفتند: عورت. گفت: زن کی به خدا نزدیک‌تر است؟ ندانستند. فاطمه این را شنید و گفت: زن آنگاه به خدا نزدیک‌تر است که در قعر خانه باشد». از این‌گونه احادیث می‌توان نتیجه گرفت که «عورت» خواندن زن و حبس او در «قعر خانه» از ارکان اصلی اسلام است.

در پرتو این شناخت می‌توان بهتر فهمید چرا امروزه حجاب اسلامی برای اسلام‌گرایان، یعنی کسانی که سیاست را دینی و دین را سیاسی می‌خواهند، نه فقط تکه‌ای پارچه، بلکه پرچمی ایدئولوژیک است که با تمام نیرو می‌کوشند آن را به کرسی نشانده و نهادینه سازند. و در پرتو همین واقعیت می‌توان بهتر فهمید چرا پس از موفقیت یک ورزشکار زن ایرانی در المپیک ریو برای کسب مدال، یک آیت‌الله مرتجع شیعه با افکاری متعلق به عصر پیامبرش، نگران از دست رفتن «فضیلت‌ها» است و افتخارآفرینی دختری جوان برای میهن‌اش را به عنوان «پا دراز کردن و زدن دیگران برای کسب مدال» تقبیح می‌کند!

باید در این میان نکته‌ای را به خاطر داشت: انواع گوناگون حجاب اسلامی و میزان پوشش زنان که به نمونه‌هایی از آن در بالا اشاره شد، به سخاوتمندی و بذل و بخشش اسلام‌گرایان و بنیادگرایان اسلامی یا تفسیرهای «رحمانی» و «غیررحمانی» آنان از دین‌شان هیچ ارتباطی ندارد. همه‌ی اسلام‌گرایان به پیروی از آموزه‌های دینی خود بدون استثنا خواهان رعایت بیشترین حد حجاب اسلامی از سوی زنان هستند و هر اسلام‌گرایی که خلاف این را بگوید دروغ می‌گوید! برای آنان هر چه زنان پوشیده‌تر باشند، «پاک‌تر» و «عفیف‌تر» و هر اندازه «کم‌حجاب‌تر» باشند «ناپاک‌تر» و «فاسدتر»ند!

انواع گوناگون حجاب اسلامی را در کشورهای اسلامی، سطح رشد جامعه و توازن قوای سیاسی و اجتماعی در این کشورها تعیین و تحمیل می‌کند و نه میل و علاقه‌ی این یا آن فرد یا گرایش. از این‌رو در کشورهایی مانند ترکیه و مصر و ایران با درجه‌ی معینی از رشد روابط اجتماعی و جامعه‌ی مدنی، تحمیل برقع یا روبنده به زنان، برای اسلام‌گرایان بسیار دشوارتر است تا در جوامع عقب‌مانده‌ای با ساختارهای سنتی و قبیله‌ای چون افغانستان و عربستان و یمن. پس نباید پنداشت که زن در تشیّع از جایگاه بالاتری برخوردار است و اگر حکومت آخوندی توانایی آن را در خود می‌دید و مناسبات اجتماعی به آن این امکان را می‌داد، به جای روسری، بر سر همه‌ی زنان ایران چادر و برقع نمی‌کرد!

«حجاب اختیاری» و «حجاب اجباری» نیز با همین معیار توازن قوا و «حکومت الهی» معنا پیدا می‌کنند. در قلمرو ولایت فقیه و داعش و طالبان و وهابیسم سعودی، یعنی در جایی که قدرت دولتی در تصرف اسلام‌گرایان بوده یا هست، «حجاب اختیاری» اساسا معنایی ندارد و همه‌ی زنان ناچارند حجاب اسلامی را به اشکال گوناگون رعایت کنند. اما در کشورهای اسلامی که قدرت دولتی هنوز به تسخیر اسلام‌گرایان درنیامده است، رعایت حجاب اسلامی هنوز امری اختیاری است.

شهاب شباهنگ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر