چندی است که ماجرای گروه موسوم به «داعش» و پیشرویهای آن در عراق بالا گرفته و تب آن به ایران و ایرانیان نیز سرایت کرده است. این روزها به هر جا میروی و در میان همهی محافل ایرانی، کسانی که البته نمیخواهند در این وانفسا فقط درباره شانس موفقیت یا عدم موفقیت تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی، یا مدل لباس یا آرایش موی فلان هنرپیشه یا خواننده ایرانی حرف بزنند، دارند دربارهی «داعش» صحبت میکنند. خیلیها ابراز نگرانی میکنند که مبادا این گروه موفق شود بغداد را تسخیر و دولت شیعی مالکی در عراق را سرنگون کند و سپس با ایجاد یک حکومت اسلامی سنی در همسایگی ما باعث دردسر و منشاء شرارت شود. بیهوده نیست که خیلیها معتقدند جمهوری اسلامی و آمریکا باید در عراق دست دوستی به هم بدهند و مشترکا با داعش مبارزه کنند!!
کمتر کسی حاضر است به این نکته اذعان کند که «روایت شیعی داعش» ۳۵ سال است دارد بر ما حکومت میکند. وقتی از این جماعت میپرسی چرا تصور میکنید «سپاه قدس» با «داعش» یا فرضا تبهکاری حرفهای مانند قاسم سلیمانی با ابوبکر البغدادی متفاوت است، با نگاهی عاقل اندر سفیه به آدمی چشم میدوزند و میگویند: نه بابا، توهم دیگه داری اغراق میکنی، نیروهای داعش خیلی وحشی و سنگدل هستند و اصلا با حزباللهیهای خودمان قابل مقایسه نیستند!
نیچه در جایی گفته بود: کسی که با هیولا پیکار میکند باید مراقب باشد که خود به هیولا تبدیل نشود. ۳۵ سالی است که هیولایی به نام جمهوری اسلامی بر کشور ما حاکم شده است. البته ما نباید نگران هشدار نیچه باشیم و فکر کنیم به دلیل پیکار طولانی با این هیولا داریم کم کم شبیه آن میشویم؛ چون به حق کاری که علیه جمهوری اسلامی نکردهایم پیکار بوده است! ولی قطعا باید نگران آن باشیم که در این ۳۵ سال به دلیل مماشاتی که همواره با این هیولا داشتهایم و در بهترین حالت فقط کوشیدهایم چهرهی آن را کمی بزک و برای خود پذیرفتنی کنیم، دیگر حتی حساسیتهای خود را برای بازشناسی هیولاها از دست دادهایم! به همین دلیل امروز تصور میکنیم حکومت جمهوری اسلامی از جریانی مثل «داعش» خیلی بهتر است.
ما فراموش یا تجاهل میکنیم که «داعش» هم اکنون درگیر نبرد مرگ و زندگی برای کسب قدرت در عراق است و اگر ۳۵ سال در این کشور حاکم باشد و در آنجا آرامش گورستان برقرار و همهی نیروهای مخالف را قلع و قمع کند، دیگر نیازی نمیبیند هر روزه به قساوتهای کنونی دست بزند! ما دلخوشیم که جمهوری اسلامی مانند داعش تندروی نمیکند و فراموش یا تجاهل میکنیم که جمهوری اسلامی در این سه دهه و نیم حیات ننگین خود و هر گاه موقعیت خود را اندکی در خطر دیده با مخالفان چه کرده است. ما فراموش یا تجاهل میکنیم که نیروهای این نظام جهنمی را باید در کوران مبارزه برای حفظ قدرت تجربه کرد تا سرشت عمیقا «داعشی» آنان را درک کرد و فهمید که در قساوت و سبعیت و آدمکشی هیچ چیز از «داعش» کم ندارند و آن را روسفید میکنند. ما فراموش یا تجاهل میکنیم که در روزها و ماههای پس از انتخابات سال ۸۸ این «داعشیهای شیعهی وطنی» در کهریزک و دیگر سیاهچالهای جمهوری اسلامی چه بر سر خواهران و برادران آزادیخواه ما آوردند!
باید صادقانه از خود بپرسیم، اگر «داعش وطنی» ما را نمیآزارد، حالمان را به هم نمیزند و حتی اندک انگیزهای در ما ایجاد نمیکند تا بر رخوت خود غلبه کنیم، دیگر چرا نگران برآمد «داعش» در کشور همسایهایم؟
شهاب شباهنگ
خرداد ۱۳۹۳