بلنت آرینچ، سخنگوی دولت ترکیه و معاون رجب طیب اردوغان، نخست وزیر این کشور اخیر اعلام کرد که دولت قصد دارد خندیدن زنان با صدای بلند در مجامع عمومی را ممنوع اعلام کند، زیرا این عمل منافی عفت و عامل سقوط اخلاقی در جامعه است. وی از اینکه ارزشهای اخلاقی در جامعهی ترکیه کاهش یافته انتقاد کرد!
آرینچ با نگرانی پرسید: «کجا هستند آن دختران ترک که وقتی به آنان مینگریم، شرم به سادگی چهرهشان را سرخ میکند و از ما چشم برمیگیرند و سر به زیر میافکنند و از این طریق نمادی از نجابت را به نمایش میگذارند؟».
معاون اردوغان هشدار داد که برنامههای تلویزیونی، جوانان ترکیه را به سکس معتاد میکنند! او برای مقابله با این خطر توصیه کرد که جوانان به آموزش قرآن بپردازند، مردان به زنان خود وفادار باشند و زنان در مجامع عمومی با صدای بلند نخندند و جذابیتهای خود را بپوشانند!
سخنگوی دولت ترکیه همچنین از «گفتوگوهای طولانی دختران ترکیه با تلفنهای همراه» انتقاد کرد و گفت باید جلوی این گفتوگوها را گرفت. وی به دختران ترکیه توصیه کرد که «تبادلنظر دربارهی امور آشپزی» و «غیبتکردن پشت سر دیگران» را بگذارند برای دیدارهای خصوصی!
گفتنی است که در پی اظهارات معاون اردوغان، دستکم آن بخش از زنان ترکیه که نمیخواهند طبق قوانین قرن اول هجری زندگی کنند و این سخنان را اباطیل برخاسته از ذهنی بیمار و قرونوسطایی تلقی میکنند، به سرعت به فضای مجازی هجوم بردند تا با شرکت در کارزاری اینترنتی قهقهه سردهند و به ریش گویندهی این اظهارات بخندند!
۳۵ سال پیش در چنین روزهایی و در نخستین ماههای پس از «انقلاب اسلامی» در ایران، رژیم خمینی چماقداران و چاقوکشان خود را به خیابانها فرستاد تا آخرین مقاومتهای زنان شهروند و آزادهی ایران را که میخواستند بر ضد تحمیل حجاب اجباری اعتراض کنند، درهم بشکنند. آن اوباش که امروز بیشترشان در مصدر امور مهم کشور هستند و از کرسیهای وزارت تا صندلیهای مجلس و پستهای مهم دستگاه قضایی و سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی را به خود اختصاص دادهاند، به هنگام هجوم به زنان آزادهی ایران و ضرب و شتم آنان عربدهزنان شعار میدادند: «یا روسری یا توسری!».
در آن روزها شاعری متعهد که هجوم وحشت و سیطرهی زمستانی سرد و طولانی بر جامعهی ایران را پیشبینی میکرد، در یکی از سرودههای خود از «قصابانی» سخن گفت که «تبسم را بر لب و ترانه را بر دهان جراحی میکنند» و هشدار داد که باید «شوق را در پستوی خانه نهان ساخت»! با این همه هنوز کمتر کسی میتوانست روزی را تصور کند که شعار «یا روسری یا توسری» در جامعهی ایران به «قانون» تبدیل شود. ولی دگرگونیهای شومی که با برآمد اسلامگرایان شیعی در جامعهی ایران در حال تکوین بود و میرفت که فرهنگ روستا را بر شهر حاکم کند، سرانجام جامعه را به سویی برد که امروزه زنان ایران ناچارند به «آزادیهای یواشکی» تازه آن هم در فضای مجازی دلخوش کنند!
آیا ترکیه به همان راه خواهد رفت؟ نزدیک نود سال پس از آغاز اصلاحات و نوسازیهای کمالیستی در ترکیه، «قصابانی» در صحنهی سیاسی این کشور ظاهر شدهاند که میخواهند تبسم را بر لبان زنان جراحی کنند! دولت اسلامگرایی که سراپای آن را فساد و باندبازی گرفته، از سالها پیش بطور خزنده در حال اسلامیزه کردن جامعه و نابودی همهی دستاوردهای فرهنگی مدرنیستی در ترکیه است. در این روند، سپاه عظیمی از واپسگراترین و ارتجاعیترین نیروهای مذهبی و محافظهکار جامعه که عمدتا منشاء روستایی دارند و از مناطق عقب ماندهی آناتولی برخاستهاند پشتیبان او هستند و در ترکیه نیز فرهنگ روستا میرود تا بر شهر غلبه کند. رجب طیب اردوغان خود را نامزد پست ریاستجمهوری کرده است و به احتمال زیاد با پشتیبانی همین نیروها به این مقام برگزیده خواهد شد.
بهرغم فساد وحشتناکی که بر دولت اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه حکمفرماست و با اینکه دولت ترکیه در دههی گذشته با باندبازی و صحنهگردانیهای مافیایی همهی موقعیتهای کلیدی اقتصاد را به نیروهای متمول مذهبی هوادار حزب عدالت و توسعه سپرده است، ولی در مجموع توانسته با بهرهبرداری از نتایج رفرمهایی که شالودهی اصلی آن در زمان نخستوزیری دولت سکولار بلنت اجویت در نخستین سالهای هزارهی جدید پیریزی شد، از نظر اقتصادی کارنامهی نسبتا موفقی ارائه دهد.
همین امر موفقیت انتخاباتی اردوغان را تضمین میکند. مگر مهم سیر کردن شکم بخشهای وسیعی از مردم نیست و مگر اردوغان این کار را نکرده است؟ مگر گسترش استبداد لزوما باید مانع رشد اقتصادی باشد؟ مگر شوروی و آلمان در زمان استالین و هیتلر پیشرفتهای چشمگیر اقتصادی نداشتند؟ دیگر چه اهمیتی دارد اگر به گفتهی سازمانهای حقوق بشری، ترکیه امروز بزرگترین زندان روزنامهنگاران در جهان است؟! آزادی، فردیت، حقوق مدنی، دانش، فنآوری، هنر، موسیقی، ادبیات، آموزش و اینگونه کالاهای لوکس در جامعهای اسلامی و اسیر در چنگ اسلامگرایان به چه درد میخورد؟ مهم اینست که دین و ایمان مردم سرجای خود بماند!
البته اردوغان فقط نمیخواهد رئیسجمهوری ترکیه شود، بلکه قصد دارد جامعهای یکپارچه و اسلامی بسازد. به دیگر سخن، اردوغان رویای احیای امپراتوری عثمانی را در سر میپروراند و به خیال خود میخواهد ترکیه را به نظامی «پرزیدیال» تبدیل کند که در آن «پرزیدنت» که خود او باشد، آمیزهای از «سلطان و خلیفه» مطابق الگوی عصر عثمانی است! هدف اردوغان از این کار تبدیل ترکیه به «گل سرسبد جهان اسلام» و نیرومندترین قدرت منطقهای است. وی بدین منظور پنهان نمیکند که میخواهد «ارزشهای اسلامی» را احیا و فرهنگ مدرن غربی را از جامعهی ترکیه طرد کند. ولی صریحا نمیگوید که این کار مستلزم نابودی آزادیهای فردی و خصوصی و حقوق مدنی و پلورالیسم در جامعهی ترکیه و تبدیل ملت به امت است!
سرکوب خشن جنبش اعتراضی پارک گزی در سال گذشته، فشار به دگراندیشان، بستن روزنامههای منتقد، بازداشت نظامیان میهندوست به بهانههای واهی، بازداشت و حبس روزنامهنگاران و نویسندگان و هنرمندان، و تبدیل ترکیه به بزرگترین زندان روزنامهنگاران در جهان همگی در خدمت چنین سیاستی است. و این تازه آغاز راه است.
اردوغان برای نیرومند ساختن ترکیه اخیرا از زنان این کشور خواست که هر یک دست کم پنج فرزند بزایند تا بر جمعیت کشور افزوده شود! سخنان آرینچ معاون و سخنگوی دولت او درباره ممنوعیت خندهی زنان در مجامع و معابر درواقع مکمل همین سخنان بیمارگونهی اردوغان است و نشان میدهد که امروزه چه مرتجعانی بر ترکیه فرمانروایی میکنند.
ترکیه با شتاب در حال فرورفتن در باتلاق اسلامگرایی است. اگر نیروهای آزادیخواه و سکولار و جامعهی مدنی ترکیه هر چه زودتر و با قدرت هر چه بیشتر در برابر اسلامگرایان واکنش نشان ندهند، فردا خیلی دیر خواهد بود. در این میان، زنان شهروند و آزادهی ترکیه باید از سرنوشت زنان ایران درس بگیرند و اگر نمیخواهند تا چند سال دیگر «فیسبوک» و «توئیتر» تنها جایی باشد که در آن بتوانند اندکی از «آزادیهای یواشکی» خود لذت ببرند، باید تا دیر نشده بپا خیزند!
اصلا مهم نيست كه : اين آقاي اردوغان با اين كاراش داغ پيوستن به اتحاديه اروپا رو ميذاره تو دل مردم تركيه.
پاسخحذفمهم اينه كه ما ايرانيا همونطور كه آينه عبرتي براي روشنفكران تركيه هستيم (البته اگه خواب نباشند)، بايد از حال و روز امروز تركيه درس بگيريم ، تا شايد روزي روزگاري اگه تغييري در شرايط كشور مريضمون رخ داد گول كت و شلوار و كراوات رو نخوريم ، آخه از بخت بدمون كم ازين آخونداي كراواتي نداريم كه الله مغزشون رو خورده بجاش پهن گذاشته همونايي رو ميگم كه بوي عطر ورساچيشون آدم رو حيرون ميكنه و يه قران توي جيبشون دارن.
متاسفانه در بين عامه مردم كه كوچكترين شادي و نشاطشون سركوب ميشه، تركيه كعبه آمال شده. ( كعبه اي كه كمي مشروب و مقداري آزادي كه ديگه يواشكي نيست داره) ............
شهاب نازنين تجربه زندگي در كنار اين مردم به من نشون داده كه ايرانيان مردمي هستند كه حاضر به صرف كوچكترين هزينه اي براي رسيدن به اهدافي جمعي نيستند. حتما متوجه شادي مردم در سراسر ايران بعد از موفقيت هاي تيم هاي ورزشي مثل واليبال و فوتبال شده ايد، خيلي عجيبه كه كشوري با اين تنوع قومي و اين همه اختلافات داراي اين مقدار حس ناسيوناليستي باشه!!! ولي در واقع اين حس ناسيوناليتس نيست اين يه خوشحاليه بدون هزينه هست و خيلي راحت ميتونست با تغيير نتيجه و باخت ايران فرياد هاي ايران ايران مردم به كلمه ي به تخمم يا گور باباشون تغيير پيدا كنه. همان كلمه اي كه مواقعي كه براي بچه هاي آذربايجان از كمبود آب تهران ، براي بچه هاي تهران از خشك شدن درياچه اروميه ، براي بچه هاي جنوب از كمبود گاز ساير استانها، براي لرها از وضعيت بلوچ ها وخلاصه ازين دست موضوعات صحبت ميكنيم ، شنيده ميشود. نهايت ايران دوستي ما لايك كردن تصاوير درياچه خشك شده اروميه يا كودكي فقير و يا تغيير محل زندگي خود به جزيره ابوموسي در فيس بوك هست. البته شاهكارهايي مثل راهپيمايي سكوت ، شركت در انتخابات نمايشي و انداختن راي سفيد و آزادي هاي يواشكي از ديگر جنبش هاي اعتراضي مردم اين مرز و بوم هست.
نميدونم چرا هر وقت اين كلمه *آزادي يواشكي* رو ميشنوم ياد اون پادشاه كه گوزيدن رو بر مردم ممنوع كرده بود ميافتم.
.
.
شهاب جان از اينكه مقالات شما رو در يك سايت ديگه هم ميبينم خيلي خوشحالم، حتما بايد سايت خوبي باشه كه شما در اون فعاليت ميكنيد، در اولين فرصت گشتي با حوصله اونجا ميزنم مطمعنم دست خالي بيرون نميام.
برايت بهترين ها رو آرزو ميكنم، يدونه اي
رامکال جان با درود،
حذفشما دیگر همه چیز را در همین کامنت کوتاه گفتید و بقول بیگلاگ حجت را تمام کردید.
در مورد آن سایت هم باید عرض کنم که البته من مقالههایم را برای چند سایت پرخوانندهی دیگر هم فرستادم ولی تنها یکی از آنها که همین «اخبار روز» باشد آمادگی اعلام کرد که آنها را چاپ کند. دیگر سایتها یا اصلا پاسخ ندادند یا این آمادگی را نداشتند و لابد محتوای نوشتهها را با خط مشی خود سازگار ندیدند. گفتنی است که مقالات در بخش دیدگاههای «اخبار روز» با امضای نویسندگان چاپ میشوند و طبعا هر کس مسئول نوشتهی خودش است. من هم فقط میتوانم مسئولیت نوشتههای خودم را برعهده بگیرم و در مورد محتوای دیگر نوشتهها پاسخگو نیستم.
شاد و پیروز باشی
شهاب جان، با سپاس از نوشتۀ پر مغز و نغزتان، اکثر وبسایتهای اجتماعی-سیاسی ایران، بخصوص از اهالی اُپوز، بصورت باندی و جناحی اداره می شوند و آمادگی نشر خیلی از چیزها را ندارند. برای معتمدالسایت شدن، باید مراحلی را طی کرد و ریاضتها کشید و مجیزها گفت... این را گفتم که بدانید ارزش نوشته های شما با پذیرفتن و نپذیرفت این و آن تغییر نمی کند. و همیشه الهام بخش ما بوده است. و امیدوارم بماند.
حذفبیگلاگ جان با درود، شما همیشه به من لطف دارید.
حذفرامکال درود مرا هم اینجا بپذیرید. امیدوارم خوش و خرم باشید. ما در بالاترین کنار برخی دوستان گاهی آفتابی می شویم... اگرتشریف آوردید به ما هم سر بزنید.
پاسخحذف