۱۳۹۲/۱۱/۱۳

بابک زنجانی‌ها و دولت رجب طیب اردوغان



 ساده‌اندیشی‌ است اگر فکر کنیم افشا و پخش بسیاری از اخبار درونی و محرمانه رژیم اسلامی، توسط مخالفانش انجام می‌‌گیرد. اطلاعاتی که مردم نباید بدانند  وبرای دانستن آنها نامحرم هستند، به سهولت به بیرون درز پیدا نمی‌کنند؛ زیرا افشای آن‌ها می‌تواند در بدنه نظام  شکاف‌های ترمیم‌ناپذیر ایجاد کند.

مافیای حاکم اختاپوس‌وار چنان بر جان و مال مردم  چنگ انداخته که نیروهای پراکنده اپوزیسیون با عملکرد ضعیف‌شان هرگز قادر به مقابله با دست‌درازی‌های آن نیستند. اما  گاهی پیش می‌آید که جنگ قدرت میان جناح‌های حکومتی بالا می‌‌گیرد و زمان تسویه حساب‌های درونی‌ فرامی‌رسد. آن وقت است که این یا آن جناح می‌کوشد با ایجاد روزنه‌ای کوچک در مخزن اسرار رقیب و فاشگویی کثافت‌کاری‌های آن، پته طرف مقابل را روی آب بریزد. باقی‌ کار را هم به دست اپوزیسیون می‌‌سپارد، تا هم مدتی آن را سرگرم کرده باشد و هم به مقصود خود رسیده باشد.

سردمداران مافیای آخوندی و سپاه به خوبی‌ بر این مسئله واقف هستند که نباید ردّ پایی‌ از کثافت‌کاری‌ها و دزدی‌های خود‌ بر جای گذارند و به همین منظور اشخاصی‌ معتمد و گمنام و بویژه طماع و مال‌‌پرست را به خود جذب می‌‌کنند، تا از آنان به عنوان واسطه استفاده و ثروت‌های غارت‌شده را به نام آنها جابجا کنند. اگر هم روزی روزگاری گند کارشان در آمد، این افراد را مانند پیاده شطرنج قربانی می‌کنند تا از خود مدرکی‌ برجای نگذاشته باشند. امثال زنجانی‌ها، ضراب ها، جزایری‌ها و خاوری‌ها چنین واسطه‌های دست‌آموزی هستند.

اما آنچه باعث می‌شود گاهی‌ نام یکی‌ از این واسطه‌ها لو برود و از پرده بیرون افتد و بخشی‌ از دزدی‌ها و چپاول‌ها به صورت غیرمستقیم افشا شود، به همان تسویه حساب‌های درون گروهی برمی‌گردد. فقط کافی‌ست که در منازعه‌ای جنجالی، نام شخصی‌ که تا روز قبل از آن برای همه ناآشنا و گمنام بود از گوشه‌ای بیرون بزند. همین افشاگری ساده و کوچک برای ضربه زدن به رقیب کافی‌ست. باقی‌ کار را رسانه‌ها و اپوزیسیون انجام می‌‌دهند!

مهره‌های پرورش‌یافته در این نظام مافیایی مانند زنجانی‌ و ضراب و دیگران در اطراف دم کلفتان این رژیم  فراوان وجود دارند که به فراخور حال و روز و میزان آلودگی‌شان به همان اندازه حساب‌هایشان سنگین یا سبک است و آنجا که لازم باشد به آسانی قربانی می‌شوند تا اربابان و کارفرمایان آنان در امان بمانند.

قرار نبود ماجرای ۱۸ میلیارد دلار پول نقد و طلاهای همراه آن در ترکیه به آسانی لو برود، ولی‌ لو رفت و آن سرمایه هنگفت ناپدید شد! در پی‌ آن، ماجرای رشوه‌‌گیری و فساد گسترده در میان سیاستمداران دولت رجب طیب اردوغان افشا شد و جای پای ضراب و زنجانی نیز در لابلای آنها نمایان گشت. رسانه‌های بین‌المللی از تلاش محافل قدرت در جمهوری اسلامی برای نفوذ در دولت اردوغان جهت تاثیرگذاری بر دولتمردان آن کشور خبر دادند.  متعاقب آن سفر رجب طیب اردوغان به تهران انجام گرفت. هماهنگ کردن تلاش‌ها برای سرپوش گذاشتن بر رسوایی‌های اخیر و روشن کردن تکلیفِ پول‌های سرگردان را می‌توان از اهداف اصلی این سفر ارزیابی کرد.

افزون بر آن، رژیم جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده که بشار اسد در حال تبدیل شدن به مهره‌ای سوخته است و باید در منطقه به دنبال متحدان تازه‌ای گشت. بستن قراردادهای متعدد و نشان دادن در باغ سبز به ترکیه، تلاش جمهوری اسلامی برای نزدیک شدن به دولت اسلامگرای رجب طیب اردوغان را نشان می‌دهد. منتها باید دید آنچه رژیم اسلامی از اردوغان انتظار دارد و به آن دل بسته است، آیا اصولا عملی است یا نه؟ آیا رجب طیب اردوغان به آن درجه‌ای از حماقت رسیده است که با نزدیک شدن به نظامِ  بدنام ملایان در ایران، روزگار سیاه کنونی‌اش را از این هم سیاه‌تر کند؟

۷ نظر:

  1. توی این قضیه به نظر تنها تصفیه‌حساب داخلی ایرانی موثر نبوده و بخشی از مافیای ترکیه‌ شامل اردوغان و فتح‌الله گولن (یه جورایی مثل رهبر و رفسنجانی) سر رقابت با هم، اینکار رو کردن و نتیجه‌اش به ایران رسیده. شاید این نظر هم درست باشه که سر قضیه تحریم ایران، آمریکا خواسته که باند نقض کردن تحریمها توی ترکیه ضعیف بشه که ایران محدودتر بشه.
    هر چی هست یه نکته رو نشون داد و اون هم اینکه با وجود بذل و بخشش دلارهای نفتی که البته مال مردم ایران هست، ترکیه هم مثل عراق زیر چنگ حکومت ایران هست. ترکیه‌ای که سر سوریه به ایران حمله می‌کرد و حتی می‌خواست سفیرش رو از ایران خارج کنه، حالا می‌بینیم که نخست‌وزیرش به پابوس حکومتی‌ها می‌یاد و ایران رو وطن دومش لقب می‌ده.
    این وسط بیشتر از همه عربستان ناراحت شده که تابحال فکر می‌کرد توی جبهه ضدشیعه، ترکیه هم کنارش هست. ولی حالا دیده که دلار نفتی می‌تونه جبهه‌ها رو عوض کنه.

    پاسخحذف
  2. میرور گرامی با درود و خسته نباشید.
    وزیر دادگستری جمهوری اسلامی گفته که بابک زنجانی از جیب هر ایرانی ۱۱۰ هزار تومان برداشته است. من پیشنهاد می‌کنم شما یک حساب بانکی دسته‌جمعی برای بچه‌های آزادگی دایر کنید و از مقامات جمهوری اسلامی بخواهید سهم دزدیده شده‌ی ما را یکجا به این حساب واریز کنند، شاید بتونیم با این پول یک سایت جدید درست کنیم!

    پاسخحذف
  3. با درود به شهاب عزیز و گرامی
    پس اقلاً تا زمانیکه پول‌ها برنگشته و سایت آماده نشده اسمش را میذاریم سایت "بر باد رفته"

    پاسخحذف
  4. سلام بر دوستان قدیمی همیشه در صحنه به خصوص میرور عزیز :)
    مدتیست که از احوال دوستان بی خبریم گفتیم احوالی بپرسیم از میرور و بیگ لاگ و دوشی و سرهنگ مارکز و ...
    راستی سایت فقید آزادگی چی شد؟ آخرش معلوم شد چه اتفاقی افتاده بود؟ ادمین جواب داد؟

    پاسخحذف
  5. درود و سلام من و تمام دوستان به مهندس عزیز
    لطف کردید که به ما سر زدید، حال ما هم خوب است و ملالی نیست جز دوری از شما :)
    آزادگی هم، هنوز مشغول بکار است و ادمین فقط یکبار با من تماس داشت و خیلی‌ کوتاه و مختصر از مشکلاتش گفته بود و بعد از آن تماسی نداشتیم، ولی‌ شواهد نشان میدهد که ایشان بر سایت مشرف هستند و در آنجا حضور دارند.

    پاسخحذف
  6. لطف داری دوست عزیز.
    علت از کار افتادن سایت و وقایع بعد از اون رو بهت نگفت؟ منطقی به نظر نمیاد که فقط مشکل فنی بوده باشه

    پاسخحذف
  7. مهندس جان
    ادمین فقط در یک جمله کوتاه به من گفت که مشکل شخصی‌ داشته است و دیگر هیچ، من در یکی‌ دو پیام از او خواستم که ارتباطش را با من قطع نکند تا بتوانم جزئیات بیشتر را از او بپرسم، که متأسفانه بعد از آن، تماس مجددی نداشتیم، ابزار مدیریتِ سایت هنوز در اختیار من است و تغییری در آن بوجود نیامده است.

    پاسخحذف