۱۳۹۳/۱۰/۰۹

جفنگ‌آباد: مرگ غاز همساده

خانمی در مغازه‌ی عطاری می‌گفت: میگن چای سبز واسه لاغری معجزه می‌کنه...!
کلا مردم جهان، بدجور محتاج معجزه‌اند. حالا می‌خواهد چهره‌ی مسیح روی نانِ تُست باشد (چون معمولا مالیدن کره بادام‌زمینی روی مقدسات، آن‌ها را دلپذیرتر می‌کند) خواه معجزه‌ی فلان گیاه سواحیلی در آب کردن چربی‌های دور شکم.
رفیق ما هم در باشگاه ورزشی، از معجزه‌ی مصرف منظم فلان مکملِ بسته‌بندی شده می‌گفت. البته از شما چه پنهان مدتی است هم سوی چشم‌هایش کم شده، هم بدنش پر از جوش است. دائم دارد از حال می‌رود، کبدش داغان شده و موقع حرف زدن، ساده‌ترین کلمات یادش می‌رود. از خصوصیات معجزات همین است. شما خودتان نمی‌بینید چه بلایی دارد سرتان می‌آید... ولی دیگران چرا!
***
دوستی می‌گفت اگر آقای پاشایی خوب می‌شد و بر سرطان غلبه می‌کرد و نمی‌مرد، همین مردم جشن نمی‌گرفتند که هیچ، تا الان خیلی‌ها اسمش را هم فراموش کرده بودند.
عجیب نیست از هر هنرمندی که حرف می‌زنید، اولین پرسش مردم این است: هنوز زنده است؟
 ***
جالب است که مردم ما حوصله‌ی چه چیزهایی را دارند و حوصله‌ی چه چیزهایی را، نه!
مثلا چند روز پیش در جمعی از فرهیختگان این دیار، از شرکتی صحبت کردم که دارد موتورسیکلت و ماشین‌های برقی وارد می‌کند، و اینکه با شارژ باتری آن‌ها می شود چقدر پیمود و با چه سرعتی و چقدر آلودگی کمتر ایجاد می‌شود. تقریبا همه‌شان در آمدند که: ای بابا، کی حوصله‌ی شارژ کردن باتری دارد و مگر با این سرعت می‌شود رانندگی کرد و چرا ظرفیتش کم است و...
ولی همه وقت و حوصله‌ی آلودگی هوا و ترافیک سنگین و آلودگی صوتی و انباشت سرب در ریه‌ها و سردرد و استرس را داریم! هرکس نداند، فکر می‌کند ما ایرانی‌ها همگی داریم برای ناسا کار می‌کنیم که وقت برای کارهای غیر ضروری نداریم!
***
طرف در خیابان با ماشین افتاده بود دنبال دختر خوش‌پوشی، اول می‌گفت: سرکار خانم تشریف بیاورید بالا برسانمتون، دیر وقت است... وقتی دختر توجهی نکرد، از در دیگری درآمد که: جیگر، خب تنهایی خوب نیست، بیا ناز نکن دیگه... با ادامه‌ی بی‌اعتنایی و ابرو در هم کشیدن دختر، طرف اصرارش هم بیشتر شد که: عزیزم، منم مثل تو دل دارم... بیا خب نمی خورمت که...
وقتی دخترک برگشت و گفت: "مزاحم نشو عوضی"، مردک تفی انداخت کف خیابان و داد زد: زنیکه‌ی خراب، واسه من قیافه میگیره لاشی... و گاز ماشین را گرفت و رفت!
رسم این است. در این دنیا اگر سرت را پایین بیاندازی و به هر خواسته‌ای تن بدهی، محترمی. اگر بخواهی کسی مزاحمت نشود و با روش خودت زندگی کنی، هزار جور لیچار بارت می‌کنند. این ربطی به دوست عزیزم خانم گلشیفته فراهانی ندارد.
***
چند وقتی است بحث "سلایق خواص" و "سلایق عوام" داغ است. جدا از این نبرد همیشگی و تاریخی بین بتهوون و استراوینسکی با امیر تتلو و نیکی میناژ، روحیه‌ی انقلابی نسل جوان در برخورد با این پدیده، مثال‌زدنی است.
در واقع اگر عوام همگی جمع شوند وبه جمهوری اسلامی "بله" بگویند یا به احمدی نژاد رای بدهند، می‌شوند ملت سطحی و مبتذل. ولی اگر همین مردم به هنرِ دست چندم معتاد شوند و سینه‌خیز تا کربلا بروند، قابل احترامند و گوگولی و نباید از بالا به ایشان نگاه کرد.
اینجاست که به قول دوست ما: مرگ خوب است ولی برای غازِ همساده.
***
از خواص اینترنت این است که می‌شود با هزینه‌ای اندک یا گاه حتی بدون هزینه‌ی خاصی، به راحتی یک سایت خبری راه انداخت و تولید خبر کرد. این، هم خوب است و هم بد. خوب است چون آرزوی شهروند‌-گزارش‌گر بر‌آورده می‌شود و دیگر خبرها در انحصار کانال‌های رسمی نمی‌ماند...
بدی‌اش هم این است که  زاد و ولد کلاغ‌ها زیاد می‌شود؛ آن هم در شرایطی که معلوم نیست بابای این همه جوجه‌کلاغ، کدام بدبختی است!
***
بیلبوردی در شهر نصب شده که امر به معروف می‌فرماید: آزادی‌های یواشکی، یعنی قانون‌شکنی یواشکی...
صرف نظر از اینکه من شخصا با آزادی یواشکی مشکل دارم، ولی این بیلبورد یکی از بهترین بیلبوردهایی است که تا کنون در حکومت اسلامی ایران ساخته شده است.
فکر می‌کنید به چه شکل هنرمندانه‌ی دیگری می‌توان نشان داد در قرن بیست و یکم، این که یک انسان با خیال راحت و آزادانه در حال قدم زدن سگ ملوسش را به هوا‌خوری ببرد، قانون‌شکنی کرده است؟
پی‌نوشت: آنتوان چخوف، داستانی غیر اخلاقی دارد به نام بانو و سگ ملوسش

***
می‌گویند "لئو تولستوی" از دیدن یک صحنه‌ی اعدام در ملاءِ عام در شهر پاریس، چنان وحشت‌زده و رنجیده‌خاطر شد که با خود عهد کرد دیگر در تمام عمرش شغل دولتی اختیار نکند...
اگر نیمی از سکنه‌ی شبکه‌ی جهانی یوتیوب چنین روحیه‌ای داشتند، الان فقط بخش خصوصی در دنیا فعال بود.
***
عدد 123456787654321، حاصل‌ضرب عدد 11111111 در خودش است.
این نشان می‌دهد "بنیاد‌گرایی"، همیشه آدم را بر می‌گرداند سر جای اولش.

بیگ لاگ

۱۰ نظر:

  1. با سپاس از بیگ لاگ گرامی
    اینها رفتار و باور‌هایی‌ منفی‌ از زندگی‌ روزمره بسیاری از ایرانیان است‌ که با آن خو گرفته اند! ,,,,,, و در اینجا با چند پاراگراف به نمایش گذاشته شده است، ریشه یابی‌ وعلل بوجود آمدنِ آن آسان! ولی‌ اصلاح آن بسیار مشکل است!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. با سپاس از شما که اجازۀ استفاده از این فضا را به من می دهید تا با زبان الکنم، تته پته ای بکنم این وسط! :)

      حذف
  2. با درود،
    گفته بودم که نوشته‌های بیگ‌لاگ جان به شیرینی نان‌ خامه‌ای است، حتی اگر به تلخی‌های فرهنگی ما اشاره کند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. با هزاران درود خدمت شهاب عزیز :)

      حذف
    2. شما لطف بی کران دارید به این کمترین... میترسم گناه چاق شدن دوستان بیفتد گردن من! :)

      حذف
  3. بیگ لاگ جان، آیا علتِ غیر اخلاقی‌ بودنِ داستانِ آنتوان چخوف، بخاطر استفاده از کلمه "بانو" نیست؟! :)
    Mirror جان، کم خوشمزگی کن! :)

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ببینید میتوانید آتش بس را بشکنید آینه جان! :)

      حذف
    2. اصلا بحث بدونِ آتش مثل غذا بدون نمک است بیگ لاگ جان! :))

      حذف
  4. با درود خدمت دوستان .در مملکت و تقویمی که مملو است و به فغان آمده از شونصدتا مناسبتِ سوگوار و ناگوار و جامه‌نیلی‌کُن و این‌ها | این اصلا خجالت ندارد و بلکه مُستحبِ‌موکّد است که هربار بهانه‌ای بیابی برای اندکی دلخوشی و رفیق‌نوازی و روبوسیِ‌مجازی! | و مثلا سال برایت بارها نو شود | و هربار به‌جوری و به‌رنگی و به‌فصلی و به‌ ادا و اطواری متفاوت و... چه‌بهترتر! | یک‌بار همان نوروزِ خودِخودمان | بارهایِ دیگرش... نوروزهایِ چینی، میترایی، میلادی، مرّیخی و... حالا هرجا! | !Happy 2014s | مُبارک بادت این‌سال و همه‌سال...
    پ.ن : مرغ همساده غازه

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کاکا جان سلام عرض شد... هر روزتان سال نو باد! :))

      حذف