حتما شما هم تا به حال از این فیلمهای گلادیاتوری دیدهاید. لحظهای را میگویم که گلادیاتورِ پیروز، بالای سر حریف مغلوب خود ایستاده و شمشیر را زیر گلوی او گذاشته و مردد است که آیا او را بکشد یا نه. از آنطرف هم جمعیت فریاد میکشد: بکش! بکش! و همه انگشت شست را به نشانهِ کشتن رو به پایین گرفتهاند!
حالا داستانِ اوباما است که بالای سر اسد ایستاده و عدهای هم فریادِ حمله کن و بکش سر دادهاند! به بقیه ماجرا و اتفاقات بعدی هم کاری ندارند و فقط میخواهند اسد از میان برداشته شود! اگر اروپا و آمریکا واقعا به آرامش منطقه و خودشان فکر میکنند و به دنبال سیاستِ جنگزدایی هستند، و اگر من جای اوباما و غرب بودم، وضعیت کنونی را بهترین موقعیت برای رسیدن به این مقصود میدانستم.
با توجه به چند دستگی نیروهای مخالف در سوریه و نفوذ سلفیها و القاعدهایها و نیروهای ارتجاعی جهادگرا در درون آنها، صلاح در این است که آمریکا اسد را تحت شرایطی حفظ کند. طبعا اولین شرطِ حفظ اسد باید تحمیل این موضوع به او باشد که بند نافش را از دستگاه ولایت فقیه و عمله و اکره او قطع کند تا از حمایت آمریکا و اروپا برخوردار شود. با این تیر دو نشان زده میشود: هم از جنگِ بیفرجام جلوگیری شده و هم نصفِ توانِ خارجی رژیم ملایان گرفته شده است. اما در این میان باید مذاکراتی هم با اپوزیسیونِ سوریه انجام گیرد و امتیازاتی برای آنها در نظر گرفته شود تا آنها نیز بپذیرند که عواقب ادامه این جنگ داخلی و درگیریهای بیشتر به زیان آنهاست.
باید چند تجربه گذشته برای آمریکا و اروپا درس عبرتی باشد که در جوامعِ عمیقا مذهبی، نمیتوان با یک جنگ سریع و حمله ضربتی کار را تمام شده حساب کرد. جنگ واقعی بعد از پایانِ جنگ کلاسیک شروع خواهد شد، همانطور که در افغانستان و عراق اتفاق افتاد و چند هزار تن از نیروهای آمریکا و کشورهای اروپایی در عملیات تروریستی و جنگِ پارتیزانی از بین رفتند.
وضعیت سوریه از این هم بدتر و مخاطرهآمیزتر است، بویژه از آن رو که نفوذ رژیم جمهوری اسلامی و حضور نیروهای سپاه در آنجا وضع را بغرنجتر کرده است.
تردیدی که در حال حاضر برای یک جنگ دیگر وجود دارد، شاید به همین دلایل بازگردد. ولی همانطور که تهدید نظامی آمریکا توانست اسد را به عقبنشینی شتابزده برای تحویل دادن جنگافزارهای شیمیایی خود وادارد، میتوان با فشار بیشتر و همزمان دادن امتیازاتی، او را به انجام تصمیماتی دیگر نیز ترغیب کرد. به بیان دیگر، سیاست "شلاق" فعلا در مورد اسد کارایی خود را نشان داده است، حالا باید دید که آیا میتوان با "شیرینی" آن را تکمیل کرد ؟
حالا داستانِ اوباما است که بالای سر اسد ایستاده و عدهای هم فریادِ حمله کن و بکش سر دادهاند! به بقیه ماجرا و اتفاقات بعدی هم کاری ندارند و فقط میخواهند اسد از میان برداشته شود! اگر اروپا و آمریکا واقعا به آرامش منطقه و خودشان فکر میکنند و به دنبال سیاستِ جنگزدایی هستند، و اگر من جای اوباما و غرب بودم، وضعیت کنونی را بهترین موقعیت برای رسیدن به این مقصود میدانستم.
با توجه به چند دستگی نیروهای مخالف در سوریه و نفوذ سلفیها و القاعدهایها و نیروهای ارتجاعی جهادگرا در درون آنها، صلاح در این است که آمریکا اسد را تحت شرایطی حفظ کند. طبعا اولین شرطِ حفظ اسد باید تحمیل این موضوع به او باشد که بند نافش را از دستگاه ولایت فقیه و عمله و اکره او قطع کند تا از حمایت آمریکا و اروپا برخوردار شود. با این تیر دو نشان زده میشود: هم از جنگِ بیفرجام جلوگیری شده و هم نصفِ توانِ خارجی رژیم ملایان گرفته شده است. اما در این میان باید مذاکراتی هم با اپوزیسیونِ سوریه انجام گیرد و امتیازاتی برای آنها در نظر گرفته شود تا آنها نیز بپذیرند که عواقب ادامه این جنگ داخلی و درگیریهای بیشتر به زیان آنهاست.
باید چند تجربه گذشته برای آمریکا و اروپا درس عبرتی باشد که در جوامعِ عمیقا مذهبی، نمیتوان با یک جنگ سریع و حمله ضربتی کار را تمام شده حساب کرد. جنگ واقعی بعد از پایانِ جنگ کلاسیک شروع خواهد شد، همانطور که در افغانستان و عراق اتفاق افتاد و چند هزار تن از نیروهای آمریکا و کشورهای اروپایی در عملیات تروریستی و جنگِ پارتیزانی از بین رفتند.
وضعیت سوریه از این هم بدتر و مخاطرهآمیزتر است، بویژه از آن رو که نفوذ رژیم جمهوری اسلامی و حضور نیروهای سپاه در آنجا وضع را بغرنجتر کرده است.
تردیدی که در حال حاضر برای یک جنگ دیگر وجود دارد، شاید به همین دلایل بازگردد. ولی همانطور که تهدید نظامی آمریکا توانست اسد را به عقبنشینی شتابزده برای تحویل دادن جنگافزارهای شیمیایی خود وادارد، میتوان با فشار بیشتر و همزمان دادن امتیازاتی، او را به انجام تصمیماتی دیگر نیز ترغیب کرد. به بیان دیگر، سیاست "شلاق" فعلا در مورد اسد کارایی خود را نشان داده است، حالا باید دید که آیا میتوان با "شیرینی" آن را تکمیل کرد ؟
میرور گرامی با درود،
پاسخحذفطرح شما برای آیندهی سوریه نبوغآساست! پیشنهاد میکنم این طرح را هر چه زودتر از طریق بیگلاگ در اختیار مقامات پنتاگون بگذارید تا آن را عملی کنند. بیگلاگ را از آن جهت پیشنهاد کردم چون نفوذ زیادی در محافل نظامی ـ امنیتی آمریکا دارد و لابی او در پنتاگون بسیار نیرومند است!
فقط خواهش من اینست که اگر آمریکاییها روزی خواستند با "شیرینی" سیاست خودشان را در مورد بشار اسد تکمیل کنند، حتما از "نان خامهای" استفاده کنند!
شهاب جان درود فراوان من هم به شما،
پاسخحذفهمیشه فکر میکردم وقتی که دو نفر سیاستمدار در ردههای بالا بهم میرسند سخنانی متفاوت تر از صحبتهای مردمان عادی به هم میگویند، بطوریکه ما مردمِ معمولی از آنها چیزی سر در نمیاوریم، این پنداشت آنقدر با من بود تا اینکه برخورد و سخنان احمدی نژاد با رئیس جمهور روسیه را دیدم و شنیدم، یکی احوال آن یکی را پرسید و دیگری در جواب، سال نو را به او تبریک گفت!! همانجا فهمیدم که سیاست آنقدرها هم که فکر میکردم مشکل و پیچیده نیست و من هم میتوانم از پسِ آن بر بیایم.
بهر حال طرح کلی را من دادم و فقط اجرا و جزئیات آن مانده! ،،،،، دنیا را چه دیدید شاید همین اتفاق هم، با کمی بالا و پایین شدنها افتاد و برنامه من پیاده شد، شما که میدانید من آدم جنگ طلبی نیستم و تا زمانی که میتوان از راههای سیاسی به هدف رسید، گزینه جنگ را در کشو میگذارم :))
خیلی بعیده بشه اسد رو در صورتی که در قدرت بمونه وادار کرد که از روسیه و ایران فاصله بگیره، باید این واقعیت رو بپذیریم که روسیه و ایران حالا به هر دلیلی حمایت تمام قد و همه جانبه از اسد کردن، حمایتی که شاید ما هم فکر نمیکردیم تا این حد ادامه پیدا کنه، روسیه و ایران شرکای خوب و واقعی برای اسد هستن، شرکای سیاسی که هر دولتی در شرایط دولت اسد آرزوی داشتنشون رو داره و بعیده به این سادگی ها ازشون دل بکنه
پاسخحذفNoandish
سلام میرور جان، برایت در بالاترین پیغام گذاشتم
پاسخحذفدلیورنس
دلیورنس جان، درود و سلام من هم بر شما
حذفپیغام شما را روز گذشته خواندم ولی به دلیل آنکه بهانهای به دست کسی داده نشود و نگویند که در باره سایت دیگری در آنجا بحث میکنیم، از جواب دادن در آنجا معذور بودم.
چیزی را که شما نوشته بودید صحیح است و من هم تماس کوتاهی با ایشان داشتم و منتظر بودم که در تماس بعدی سؤالات خودم و دیگر دوستان را از ایشان بکنم، اما بعد از آن، هنوز ارتباطِ دیگری برقرار نشده است و درخواست تماس مجدد من از ایشان بی پاسخ مانده است، بنده به محض گرفتن اخبار جدید همه شما را در جریانِ آن خواهم گذاشت.
خوب پس آقا ساسان پیدا شده اند و زنده، امیدوارم هم سر حال باشند و هم جوابگو
پاسخحذف