برای آزاداندیشان، حادثه خونین و دلخراش کمپ اشرف و مرگ انسانهایی که
در راهی ظاهرا بیبازگشت گرفتارند، اندوهبار است. ملامتِ انسانهایی که
اسیر ایدئولوژی هستند امری جدا و پایکوبی برای این رویداد امرِ دیگریست.
سرنوشت شومِ افرادی که خاطرهای جز حصار اشرف نداشتند و دنیایشان فقط یک سمت و سو داشت را نمیتوان با موارد دیگری که در ذهن بعضیها ساخته میشود مقایسه کرد. منظور من از این قسمت به مقایسهِ مجاهدین با سربازان گمنام امام زمان بر می گردد، چون می دانم که عدهای در صدد این قیاس بر خواهند آمد. اشتباهاتِ رهبری سازمان مجاهدین خلق در پیشبرد مقاصد و اهداف سیاسیاش میتوانست ادامه دار نباشد و در مقطعی با انتخاب راهی نوین و تغییر خط مشی، دیدگاه ایرانیان را نیز نسبت به آینده سیاسی این سازمان تغییر دهد.
زمانی که مجاهدین در زندانها مورد تجاوز و شکنجه و کشتار قرار گرفتند، مدرکی برای مظلومیت آنها بود و آن زمان که با محاسبات غلط به خاک کشور حمله کردند، مدرکی برای خیانت آنها بحساب آمد. تکروی و فرقهگرایی مجاهدین و دشمنیشان با دیگر مخالفان رژیم اسلامی دلیل دیگری برای دوری جستن طیفهای گوناگون اپوزیسیون از آنها بود. سازمانی که زمانی محبوبِ طیف چشمگیری از جوانان کشور بود، با عملکرد اشتباهش آنها را از خود رویگردان ساخت.
سماجت و اصرار بر نگهداری بیش از سه هزار انسانِ خلعِ سلاح شده، برای سالهای طولانی در یک مجتمع، در حالی که تنها وسیله حفاظت از آنها در برابر حملات وحشیانه فقط یک جلیقه ضّدگلوله بود، از تفکری نادرست و فاجعهبار حکایت دارد. تبدیل کردن انسان به ربات نمیتواند مایه افتخار باشد. تعظیم در مقابل ایدئولوژی شایسته انسان امروزی نیست.
همانطور که نباید از خطاهای سازمان مجاهدین خلق چشمپوشی کرد، بیتوجهی به مرگ دلخراشِ انسانهای بیدفاع که اکثر آنها فقط از نظر عاطفی با این سازمان همراه بودند بیانصافی است. از بینبردنِ فرهنگِ نادرستِ پرستشِ ایدئولوژیهای سیاسی و مذهبی کاریست که بر عهده خردورزان و آزاد اندیشان است. جامعه ما امروز به روشنگری و کار فرهنگی و تعلیم و تربیت سخت نیازمند است تا از تکرار حوادثِ شوم و مزمن که عمری گرفتار آن هستیم جلوگیری شود.
سرنوشت شومِ افرادی که خاطرهای جز حصار اشرف نداشتند و دنیایشان فقط یک سمت و سو داشت را نمیتوان با موارد دیگری که در ذهن بعضیها ساخته میشود مقایسه کرد. منظور من از این قسمت به مقایسهِ مجاهدین با سربازان گمنام امام زمان بر می گردد، چون می دانم که عدهای در صدد این قیاس بر خواهند آمد. اشتباهاتِ رهبری سازمان مجاهدین خلق در پیشبرد مقاصد و اهداف سیاسیاش میتوانست ادامه دار نباشد و در مقطعی با انتخاب راهی نوین و تغییر خط مشی، دیدگاه ایرانیان را نیز نسبت به آینده سیاسی این سازمان تغییر دهد.
زمانی که مجاهدین در زندانها مورد تجاوز و شکنجه و کشتار قرار گرفتند، مدرکی برای مظلومیت آنها بود و آن زمان که با محاسبات غلط به خاک کشور حمله کردند، مدرکی برای خیانت آنها بحساب آمد. تکروی و فرقهگرایی مجاهدین و دشمنیشان با دیگر مخالفان رژیم اسلامی دلیل دیگری برای دوری جستن طیفهای گوناگون اپوزیسیون از آنها بود. سازمانی که زمانی محبوبِ طیف چشمگیری از جوانان کشور بود، با عملکرد اشتباهش آنها را از خود رویگردان ساخت.
سماجت و اصرار بر نگهداری بیش از سه هزار انسانِ خلعِ سلاح شده، برای سالهای طولانی در یک مجتمع، در حالی که تنها وسیله حفاظت از آنها در برابر حملات وحشیانه فقط یک جلیقه ضّدگلوله بود، از تفکری نادرست و فاجعهبار حکایت دارد. تبدیل کردن انسان به ربات نمیتواند مایه افتخار باشد. تعظیم در مقابل ایدئولوژی شایسته انسان امروزی نیست.
همانطور که نباید از خطاهای سازمان مجاهدین خلق چشمپوشی کرد، بیتوجهی به مرگ دلخراشِ انسانهای بیدفاع که اکثر آنها فقط از نظر عاطفی با این سازمان همراه بودند بیانصافی است. از بینبردنِ فرهنگِ نادرستِ پرستشِ ایدئولوژیهای سیاسی و مذهبی کاریست که بر عهده خردورزان و آزاد اندیشان است. جامعه ما امروز به روشنگری و کار فرهنگی و تعلیم و تربیت سخت نیازمند است تا از تکرار حوادثِ شوم و مزمن که عمری گرفتار آن هستیم جلوگیری شود.
شما هم که همه اش آب بریز به آفتابۀ دشمن... نشستی هیچکار نمی کنی، نمیذاری این دو تا مجاهد هم که پا شده اند، حکومت رو عوض کنند. توی این سی سال امثال شما بودید که نگذاشتید رفیق رجوی ها حکومت رو برگردونند دیگه... حالا برو منفی نوش جان کن که دیگه سد راه آزادی نشوی!
پاسخحذفبیگ لاگ جان، سازمان مجاهدین هیچوقت نخواست این واقعیت را بپذیرد که ایران فقط کمپ اشرف و آن چند هزار نفر انسانِ خستهای نیست که هنوز اسیر چنگال تئوری باقی مانده اند!
پاسخحذفبه قول دوست عزیزمان، بعد از ۳۵ سال انگیزهها و دلایل بیشماری برای درس آموزی این سازمان وجود داشت ولی یک میلیمتر هم از جای خودشان تکان نخوردند!
آینه جان کلا در ایران مجاهد خوب، مجاهدی است که از جای خودش تکان نخورد. همین است که اکثر مجاهدت ها در سبیل خدا انجام می گیرد.
حذفمیبایست "چنگال ایدئولوژی" را به جای "چنگال تئوری" میگذاشتم تا مقصود را بهتر برساند ،،
حذفاول تا آخر این انقلاب تراژدی شد و لعنت به همه چیز. این بنده خداهایی که آنجا جانشان را از دست دادند نه از جوانی چیزی دیدند نه از زندگی لذتی. این کشته ها خواهیم یا نخواهیم موجب محبوبیت نسبی این سازمان جهنمی خواهد شد و منتظر باشیم که عراقی دیگر و شدیدتر در ایران تکرار شود.
پاسخحذفاحسان جان سلام عزیزم، خوبی؟ نه عزیزم از این خبرها نیست. کسی در ایران اینها رو جدی نمی گیره، شما دیگه چرا این حرف رو میزنید! الان از یک ایرانی زیر 25 سال بپرسی مجاهدین کی اند میگه اینا دیگه برگ کدوم درختند... نسل جدید نه اینها رو می بینه نه می شناسه نه براشون محبوبند... عده ای فسیل شده در فضای دهه 60 هنوز در تخیلات نیمه سکسی-نیمه چریکی خودشون با خیالات این گروه خوشند. که رئیس جمهور هم داره واسه خودش! بدبخت اون بیچاره هایی که گوشت قربونی این سازمان مخوف درب و داغون شده و می شوند!
پاسخحذفسی سال با آخوندها زندگی کردم هنوز که هنوز به عمق رذالت و کثافتشون پی نبردم از بس، ولی یه حسی بهم میگه مجاهدا به مراتب کثیف تر و رذل تر از اینا هستن یا اگه بییشتر نباشن کمتر هم نیستن.
پاسخحذفNoandish
مشکل انرژی سایت آزادگی برطرف شده؟ مشکل HTTPS برطرف شده؟ چرا در وبلاگ اطلاع رسانی نمی کنید؟
پاسخحذفُاز دوران دوگانه باوری، از دوران انزوا از دوران ناظر کبیر سلام! :)
پاسخحذفسرهنگ هم بالاخره برگشت :)مدت ها درگیر بودم و زمانی به ازادگی برگشتم که دیدم کاملا ویرانه شده. خیلی خوشحالم که دوستان رو این جا می تونم ببینم و پیدا کنم. به امید این که بتونیم در کنار هم آزادگی رو دوباره پس بگیریم یا یک سایت وب 2 بهتر و مستحکم تر ایجاد کنیم. ممنون میرور عزیز
با سلام و درود فراوان به جناب سرهنگ نازنین ، بسیار خوشحال شدم که شما را دوباره پیدا کردیم، جایتان بسیار خالی بود، اگر نخواهم حرف پیش زده باشم باید بگویم که کارهای اساسی وبسایت جدید در حال اتمام است و اگر همه چیز به خوبی جلو برود بزودی افتتاح سایت جدید را اعلام میکنیم ( مثل اینکه قرار بود حرف پیش نزنم) :) با ما در ارتباط باشید و خبرها را در همین وبلاگ دنبال بکنید ، پیروز و پایدار باشید
حذفبی صبرانه منتظرم میرور جان. ممنون بابت تمام تلاش هایی که در این زمینه انجام دادی و میدی.
حذفخوبه که دوستان اینجا برخلاف هواداران مجاهدین در سایتهای دیگه مثل بالاترین نیستن و واقعیت رو میبینن. رفتار فعلی فرماندهان مجاهدین برای به زور نگه داشتن این عده از اعضاء توی کمپ مشابه کسی هست که برای جا نگه داشتن توی صف، بجای خودش زنبیل میذاره. دیگه اگه این زنبیل توی شلوغی و دعوا سر جا، زیر دست و پا له شد یا به گوشهای پرت شد براش مهم نیست چون هدف حفظ جا و منافع هست و دیگه جوون زیردست براش ارزشی نداره.
پاسخحذفکار فرماندهان مجاهدین به اندازه کسانی که توی جنگ ایران و عراق مردم ایران بخصوص بچهها رو شستشوی مغزی میدادن و به روی مین میفرستادن، غیرانسانی و جنایتکارانه هست.