ماده ۱
هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه‌ی بی‌احتیاطی، به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگری که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمه‌ای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود، مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود می‌باشد.
ماده ۲
در موردی که عمل واردکننده‌ی زیان، موجب خسارت مادی یا معنوی زیان‌دیده باشد دادگاه پس از رسیدگی و ثبوت امر، او را به جبران خسارات مزبور محکوم می‌نماید و چنانچه عمل وارد کننده‌ی زیان، موجب یکی از خسارات مزبور باشد، دادگاه او را به جبران همان نوع خساراتی که وارد نموده محکوم خواهد نمود.
ماده ۳
دادگاه میزان زیان و طریقه و کیفیت جبران آن را با توجه به اوضاع و احوال قضیه تعیین خواهد کرد؛ جبران زیان را به صورت مستمری نمی‌شود تعیین کرد مگر آنکه مدیون، تأمین مقتضی برای پرداخت آن بدهد یا آنکه قانون آن را تجویز نماید.
ماده ۴
دادگاه میتواند میزان خسارت را در موارد زیر تخفیف دهد:
۱- هر گاه پس از وقوع خسارت، وارد کننده‌ی زیان به نحو مؤثری به زیان‌دیده کمک و مساعدت کرده باشد.
۲- هر گاه وقوع خسارت، ناشی از غفلتی بوده که صرفاً قابل اغماض باشد و جبران آن نیز موجب عسرت و تنگدستی وارد کننده‌ی زیان شود.
۳- وقتی که زیان دیده، به نحوی از انحا موجبات تسهیل ایجاد زیان را فراهم نموده یا به اضافه شدن آن کمک و یا وضعیت وارد کننده‌ی زیان را تشدید کرده باشد.
ماده ۸
کسی که در اثر تصدیقات یا انتشارات مخالف واقع به حیثیت و اعتبارات و موقعیت دیگری زیان وارد آورد مسئول جبران آن است.
شخصی که در اثر انتشارات مزبور یا سایر وسایل مختلف، حسن نیت مخاطبانش کم و یا در معرض از بین رفتن باشد می تواند موقوف شدن عملیات مزبور را خواسته و در صورت اثبات تقصیر، زیان وارده را از واردکننده مطالبه نماید.
ماده ۱۰
کسی که به حیثیت و اعتبارات شخصی یا خانوادگی او لطمه وارد میشود میتواند از کسی که لطمه وارد آورده است جبران زیان مادی و معنوی خود را بخواهد. هر گاه اهمیت زیان و نوع تقصیرایجاب نماید دادگاه میتواند در صورت اثبات تقصیر، علاوه بر صدور حکم به خسارت مالی، حکم به رفع زیان از طریق دیگر از قبیل الزام به عذرخواهی و درج حکم در جراید و امثال آن نماید.
ماده ۱۶
وزارت دادگستری مأمور اجرای این قانون است.
Biglog
هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه‌ی بی‌احتیاطی، به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگری که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمه‌ای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود، مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود می‌باشد.
ماده ۲
در موردی که عمل واردکننده‌ی زیان، موجب خسارت مادی یا معنوی زیان‌دیده باشد دادگاه پس از رسیدگی و ثبوت امر، او را به جبران خسارات مزبور محکوم می‌نماید و چنانچه عمل وارد کننده‌ی زیان، موجب یکی از خسارات مزبور باشد، دادگاه او را به جبران همان نوع خساراتی که وارد نموده محکوم خواهد نمود.
ماده ۳
دادگاه میزان زیان و طریقه و کیفیت جبران آن را با توجه به اوضاع و احوال قضیه تعیین خواهد کرد؛ جبران زیان را به صورت مستمری نمی‌شود تعیین کرد مگر آنکه مدیون، تأمین مقتضی برای پرداخت آن بدهد یا آنکه قانون آن را تجویز نماید.
ماده ۴
دادگاه میتواند میزان خسارت را در موارد زیر تخفیف دهد:
۱- هر گاه پس از وقوع خسارت، وارد کننده‌ی زیان به نحو مؤثری به زیان‌دیده کمک و مساعدت کرده باشد.
۲- هر گاه وقوع خسارت، ناشی از غفلتی بوده که صرفاً قابل اغماض باشد و جبران آن نیز موجب عسرت و تنگدستی وارد کننده‌ی زیان شود.
۳- وقتی که زیان دیده، به نحوی از انحا موجبات تسهیل ایجاد زیان را فراهم نموده یا به اضافه شدن آن کمک و یا وضعیت وارد کننده‌ی زیان را تشدید کرده باشد.
ماده ۸
کسی که در اثر تصدیقات یا انتشارات مخالف واقع به حیثیت و اعتبارات و موقعیت دیگری زیان وارد آورد مسئول جبران آن است.
شخصی که در اثر انتشارات مزبور یا سایر وسایل مختلف، حسن نیت مخاطبانش کم و یا در معرض از بین رفتن باشد می تواند موقوف شدن عملیات مزبور را خواسته و در صورت اثبات تقصیر، زیان وارده را از واردکننده مطالبه نماید.
ماده ۱۰
کسی که به حیثیت و اعتبارات شخصی یا خانوادگی او لطمه وارد میشود میتواند از کسی که لطمه وارد آورده است جبران زیان مادی و معنوی خود را بخواهد. هر گاه اهمیت زیان و نوع تقصیرایجاب نماید دادگاه میتواند در صورت اثبات تقصیر، علاوه بر صدور حکم به خسارت مالی، حکم به رفع زیان از طریق دیگر از قبیل الزام به عذرخواهی و درج حکم در جراید و امثال آن نماید.
ماده ۱۶
وزارت دادگستری مأمور اجرای این قانون است.
Biglog
با سپاس از میرور گرامی
پاسخحذفالبته
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است
و صد البته اگر موضوع فقط یکنفر یا دو سه نفر بود .. ولی در حال حاضر این حیثیت خود آن سایت و مدیران و مسوولانش است که با ادبیات و اتهام های کاربران مورد تاییدش زیر سوال رفته است.
محدوده نفوذ و تاثیر قوانین پیش از هر جای و اقلیم متصور، قلوب مردمانی ست که خود را آماده و آموخته ی پذیرش و تن دادن به آن کرده اند. من نمیدانم هدف قطعی از انشای قانون 1339 نشان دادن چه چیزی به چه دیگرانی بوده و نویسندگان آن کجا را الگوی خود قرار داده اند ولی تجربه سالهای جاری بودن همین قانون از ادله محکمی بشمار می آید که تاریخ میتواند با استناد به آن حکم به توحش ملتی بدهد که حتی مصوبین و مجریان آن اگر روی نسخ و الغای آنچه تصویب کرده اند را نداشته اند سعی مضحکانه ای هم برای اجرای آن نکرده اند. بی دلیل نیست که سامعه ما حتی با نام آنهم بیگانه مانده و متن آن در حاشیه مجموعه های قوانین مهجور افتاده و محاکم و مراجعمان هم با بردن نام آن حساسیت مزمنشان عود میکند.
پاسخحذفsami
حذفبا درود و ادب خدمت میرور گرامی و دیگر دوستان :
پاسخحذفصحبت کردن از بابِ قانون ، منطق ، ادب و خرد ، با کسانی که با این مباحث بیگانه هستند ، نه تنها موثر نیست بلکه افتادن در چرخه ای است با دورِ باطل . تنها واکنشِ بجا ، سکوت است و صبوری ... تا رسیدنِ زمان درست و به هنگام ، باید تنها نظاره کرد و به خاطر سپرد . در این مدت کوتاه که سایت از دسترس خارج شده ، شاهد مباحث زیادی بوده ام که پایه و بُن مایه تمام آنها ، تنها بغض و کینه بوده است . اولین و آخرین واکنش من ، بازگو کردن شعری کوتاه از شاملو است که در وبلاگ خود به آن اشاره کرده ام . پیشنهاد میکنم که دوستان به مباحثی که از روی کینه ابراز میشود (در هر کجای فضای مجازی) واکنش نشان نداده و تنها ، آنها را بخاطر بسپارند و صبور باشند . تا رسیدن به زمان مناسب ، بهتر است به کار خود بپردازیم و به دنبال راهکارهای مناسب و رهائی از وضعیت موجود باشیم . با ارائه نظرات خود به نیما و دوستانش کمک کنیم . سعی کنیم با یکدیگر باشیم و به دور از اما و اگرهای آزار دهنده ، به ارتقای سطح تفکر و بینش یکدیگر کمک کنیم (همان چیزی که بخاطرش ، سعی به اجتماع در فضائی مناسب داریم) . از دوستان و یاران گرامی ، درخواست میکنم که با ارائه متن های زیبایشان ، به دیگران برای گذشتن از این دوره کوتاه ، کمک کنند . از منِ پیرمرد بپذیرید که : زندگی یعنی سه واژه : صبر ، صبر و .... صبر . امیدوارم همیشه شاد و تندرست باشید .
شغالی
حذفگَر
ماه بلند را دشنام گفت
پيران شان مگر
نجات از بيماری را
تجويزی اين چنين فرموده بودند.
فرزانه در خيال خودی اما
آن كه به تندر
پارس می كند
گمان مدار كه به قانون بوعلی
– حتا -
جنون را
نشانی از اين آشكاره تر
به دست كرده باشد.
آفرین بر آرش خان گرامی.
عزیزانی مثل sami و پرداد بحث قلب و یا عقل و خرد هتاکان و مشکل فحاشان با این موارد رو سنگی بزرگ بر سر راه این شکایت می‌بینن. اما اگه از جنبه عملی نگاه کنیم اصولاً از دو محل شکایت در ایران و یا شکایت در خارج، این شکایت بصورت فنی قابل اجرا نیست و یا اگه باشه فوق‌العاده سخت هست. توضیحات رو فکر کنم همه می‌دونن چی هست و مجدد نمی‌گم.
پاسخحذفبرای همین مشکلات عملی، فکر میکنم تنها دادگاه ممکن همون دادگاه افکار عمومی مردم ایران هست که خودشون بهتر تشخیص می‌دن کی از کجا آب می‌خوره و کی دلش با مردم هست و کی نیست.
استثناي قانون براي مجازات
پاسخحذفاز نظر قانون افراد با هم برابرند و كساني كه متهم به ارتكاب جرمي مي‌شوند در صورت اثبات جرم مطابق قانون مجازات مي‌شوند. اما با توجه به شرايط، قانون چند دسته را از مجازات معاف كرده است. از جمله افرادي كه به لحاظ عقلي دچار مشكل هستند.
البته تشخيص اين موضوع با پزشكي قانوني است به همين دليل است كه در همه پرونده‌ها متهم از سوي پزشكي قانوني مورد بررسي علمي قرار مي‌گيرد و در صورتي كه مجنون يا مهجور باشد مطابق قانون مسئوليت كيفري دربرابر جرمي كه مرتكب مي‌شود، ندارد. از نظر قانون افراد مهجور كساني هستند كه قدرت تشخيص ندارند.
گرچه "هویت مجازی" در فضای اینترنت، میتواند تهمت زنندگان را از تعقیب قضایی مصون دارد، اما اصل الزامات قانونی را بی اثر نمی سازد. در حقیقت، میزان پایبندی شخصی به قوانین، حدود "شرافت ذاتی" آدمیان را معین می کند نه "در دسترس مجری قانون بودن". فکر می کنم این متن به سادگی نشان می دهد که ما سینه سوختگان آزادی و مدعیان جامعۀ مدرن، چگونه ابتدایی ترین اصول قوانین مدنی را نادیده می انگاریم. دانستن مسئولیتهای بدیهی یک انسان، از اصول اولیه زندگی اجتماعی است.
پاسخحذفضمنا خدمت دوستان عرض کنم پیشنهاد دهندۀ انتشار این متن به جناب آینه گرامی، من بوده ام. از ایشان سپاسگزارم این فرصت را مهیا کردند تا با بخشی از بدیهی ترین قوانین مدنی و اصول کرامت انسانی، دیداری تازه کنیم.
پاسخحذفتا باشد که خردمندان بنگرند و بیاندیشند.
اما با اجازۀ دوستان، من با بخشی از سخنان آرش گرامی مخالفم. به نظر من بازنگری مسئولیتهای مدنی، دور باطل نیست ولو شنوندگان آن، گوشی سنگین داشته باشند. این، ماننده است که مفاد منشور حقوق بشر یادآوری نشود چون همیشه عده زیادی به نقض حقوق بشر می پردازند. به نظرم یادآوری حدود و دایرۀ اختیارات و مسئولیتهای ما، ارتباطی به گروهی که به آن بی اعتنا هستند ندارد، بلکه مستقیما کسانی را هدف قرار می دهد که هنوز در عرصۀ زندگی و تعاملات آن، نو پا هستند. مخاطب این متن، لزوما کسی نیست که دلش می خواهد ورود ممنوع برود، بلکه کسانی هستند که هنوز آینه وجودشان را زنگار فرا نگرفته و در پی دانستن چرایی چیزها هستند. با احترام.
پاسخحذفدوستان خواهشا پاسخ ها رو در پایان بحث اضافه کنید، میشه مثلا از @بیگ لاگ۶/۴/۹۲ ۱۳:۰۴ استفاده کرد که طرف بفهمه در پاسخ به اون این کامنت نوشته شده، اینطوری خوندن کامنت ها راحت تره.
پاسخحذفدر مورد آزادگی به نظرم دیگه کش دادنش فایده ای نداره، میخواستیم چار تا هذیون بگیم، اینجا میگیم فرقی نداره، البته این بلاگ بیشتر شبیه بازداشتگی هستش تا آزادگی ولی خوب، کار ما رو را میندازه فعلا
Noandish